دروس و سخنرانی ها

بسم الله الرحمن الرحيم

ادامه حدیث هفتم

ومن زعم أنه یعرف الله بحجاب أو بصورة أو بمثال فهو مشرک لأنَّ الحجاب والمثال والصورة غیره... .1

ترجمه حدیث

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرموده اند:

و کسی که می پندارد خداوند را به واسطه حجاب یا صورت یا مثالی شناخته است، مشرک است؛ چون حجاب و صورت و مثال غیر از خداوند متعال هستند... .

توضیح روایت

در ادامه مباحث کتاب شریف توحید صدوق به باب یازدهم حدیث هفتم رسیدیم. در جلسه قبل مقداری از روایت بیان شد، نکته ای که از جلسه قبل باقی مانده است در مورد عبارت «لا یذل» است، بیان کردیم که ذلت در اینجا به معنای ذلت علمی و گمراهی است، همچنین کسی که این مطالب شریف را دریابد و دل به حضرت حق بدهد، عزت می یابد و ذلتی برای او نخواهد بود؛ چون تکیه گاه او ذات مقدس حضرت حق است.

اما نکته ای که در این جلسه بیان می کنیم این است که: نسخه دیگری در مورد فعل «لایذل» ذکر شده است و آن «لایزل» با زاء است. به تعبیر بعضی از شارحان در بسیاری از نسخه ها این فعل با حرف «زاء» آمده است اگر نسخه دوم را در نظر بگیریم، معنای عبارت این می شود که: هرکس این مطالب را بفهمد، هیچگاه در مباحث توحیدی دچار لغزش و انحراف نمی شود؛ زیرا راه درست و مستقیم را یافته است.

شارحان در مورد این عبارت «ومن زعم أنه یعرف الله بحجاب...» نیز مطالب و وجوه مختلفی را بیان کرده اند.

مرحوم آقاسید نعمت الله جزائری در کتاب نورالبراهین ـ که شرحی است بر توحید صدوق ـ مطالب متعددی را بیان کرده است و نسبتاً گفته های دیگران را متذکر شده است.

ایشان که از شاگردان علام مجلسی می باشند، مطالبی را نیز از استاد خود، علامه مجلسی نقل کرده اند.

همچنین در مورد این عبارت مورد نظر مرحوم قاضی سعید قمی در شرح خود بر کتاب توحید صدوق مطالب سودمندی را ارائه کرده اند.

ما در اینجا به سه وجه در مورد این عبارت اشاره می کنیم:

وجه اول:

منظور از حجاب تمام اشیاء خارجی که غیر خداوند متعال هستند، می باشد. در بیان حدیثی هم آمده است که اشیاء حجاب بین خداوند و خلق هستند، پس منظور از یعرف الله بحجاب، این است که شخص گمان کند که خداوند را به وسیله اشیائی که بین او و خداوند متعال هستند، شناخته است. این وجه را مرحوم سید هاشم حسینی طهرانی در تعلیقه خود بر کتاب توحید صدوق ذکر کرده اند

اشکال:

مأمون وقتی می خواست امام رضا(ع) را به عنوان ولیعهد انتخاب کند و جمعی با او مخالفت می کردند، امام رضا(ع) را دعوت کرد تا درباره توحید صحبت کنند.

امام رضا(ع) وقتی بر منبر نشستند، کمی مکث کردند؛ چون مکث ایشان طولانی شد، بعضی گمان کردند چون مجلس، مجلس مهم و بزرگی است، امام(ع) قدرت بر ایراد سخن ندارند، بعد حضرت تکانی خوردند و بلند شدند و خطبه خواندند. خطبه ای بسیار غراء و عجیب که جمله به جمله آن حاوی مطالب مهم علمی است و بسیاری از این مطالب در مقابل افکار بشری است. در آن خطبه، امام رضا(ع) فرمودند:

بِصُنع اللهِ یستَدلُّ عَلیهِ؛ 2
یعنی به مصنوعات خداوند بر وجود او استدلال می شود.

یا در آیه قرآن، خداوند متعال می فرماید:

«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لَأُوْلِي الْأَلْبَابِ»؛ 3
یعنی همانا در خلقت آسمانها و زمین و آمدوشد روز و شب، نشانه هایی است بر قدرت خدا.

اینگونه مطالب که در آیات و روایات فراوان است و دلالت می کند که ما خداوند را به وسیله مصنوعات او و همین اشیاء خارجی می شناسیم با تفسیر مذکور از حجاب سازگار نیست؛ چون معنای عبارت با تفسیر مذکور این می شود که: اگر کسی بپندارد که خداوند را به وسیله این اشیاء شناخته، مشرک است.

اما طبق خطبه امام رضا(ع) و آیه ای که خواندیم و بسیاری از احادیث و آیات دیگر، شناخت خداوند و استدلال به او به وسیله اشیاء خارجی است.

جواب:

منظور ایشان از اشیاء این است که: اگر کسی خداوند را با این اشیاء بشناسد؛ یعنی خداوند را به اشیاء تشبیه کند او مشرک است؛ چون خداوند شبیه ندارد. اگر این اشیاء شبیه خدا باشند، لازم می آید که با خداوند سنخیت داشته باشند، پس اشیاء هم خدا باشند.

پس اینکه گفته شد، منظور از حجاب اشیاء است، منظور این نیست که کسی که خداوند را از طریق فعل و مصنوعات او اثبات کند، مشرک است، بلکه یعنی کسی که خداوند را به اشیاء تشبیه کند، مشرک است.

وجه دوم:

وجه دوم که مقداری از وجه اول روشن تر است، این است که:

منظور از حجاب، اولیاء الهی هستند؛ یعنی اگر کسی اولیاء الهی را که حجاب و اواسطه بین خداوند و خلق هستند را خدا بداند، مشرک است و همچنین کسی که صورتی یا نوری را در ذهنش بیاورد و گمان کند که آن تصوّر، خداست، او هم مشرک است؛ چون این نور و صورت، مخلوقِ خود او هستند؛ در نتیجه نمی تواند خدا باشد، یا اینکه کسی شیئی خارجی را غیر از اولیاء الهی در نظر بگیرد و گمان کند که او خداست، روشن است که او هم مشرک است.

پس منظور از حجاب یعنی اولیای الهی و منظور از صورت یعنی صورت ذهنی، خواه صورت عقلی باشد یا صورت حسّی، و منظور از مثال یعنی چیزی را در خارج خدا بپندارد.

پس هرکس این سه را خدا بداند، مشرک است. مثل کسی که فکر می کند، همین نور ظاهری خداست.

عبارت بعدی هم متناسب با همین وجه است «لأنَّ الحجاب والمثال والصورة غیره»؛ چون اولیای الهی و صورت ذهنی و مثال خارجی غیر از خداوند هستند و چون غیر خدا را خدا دانسته است، مشرک است.

وجه سوم:

بعضی منظور از حجاب را حجابهای نورانی دانسته اند که در احادیث هم هست که خداوند حجابهای نورانی را در مورد عظمت خودش خلق کرده است.

برخی بعد از ریاضتها و توجه به این مسائل معنوی در مکاشفه شان این حجابهای نورانی را مکاشفه و مشاهده می کنند و می پندارند که این حجابهای نورانی خداوند هستند؛ در نتیجه چون غیر خدا را خدا پنداشته اند، مشرک اند.

خلاصه بحث

1. نسخه دیگری در مورد فعل «لایذل» ذکر شده است و آن «لایزل» با زاء است. به تعبیر بعضی از شارحان در بسیاری از نسخه ها این فعل با حرف «زاء» آمده است اگر نسخه دوم را در نظر بگیریم، معنای عبارت این می شود که: هرکس این مطالب را بفهمد، هیچگاه در مباحث توحیدی دچار لغزش و انحراف نمی شود؛ زیرا راه درست و مستقیم را یافته است.

2. در مورد کلمه حجاب در شروح وجوه مختلفی ذکر شده است که ما به سه وجه اشاره می کنیم:

وجه اول: منظور از حجاب تمام اشیاء خارجی که غیر خداوند متعال هستند، می باشد. در بیان حدیثی هم آمده است که اشیاء حجاب بین خداوند و خلق هستند، پس منظور از یعرف الله بحجاب، این است که شخص گمان کند که خداوند را به وسیله اشیائی که بین او و خداوند متعال هستند، شناخته است. این وجه را مرحوم سید هاشم حسینی طهرانی در تعلیقه خود بر کتاب توحید صدوق ذکر کرده اند

وجه دوم: منظور از حجاب، اولیاء الهی هستند؛ یعنی اگر کسی اولیاء الهی را که حجاب و اواسطه بین خداوند و خلق هستند را خدا بداند، مشرک است

وجه سوم: بعضی منظور از حجاب را حجابهای نورانی دانسته اند که در احادیث هم هست که خداوند حجابهای نورانی را در مورد عظمت خودش خلق کرده است.

برخی بعد از ریاضتها و توجه به این مسائل معنوی در مکاشفه شان این حجابهای نورانی را مکاشفه و مشاهده می کنند و می پندارند که این حجابهای نورانی خداوند هستند؛ در نتیجه چون غیر خدا را خدا پنداشته اند، مشرک‌اند.

  •  . شیخ صدوق، التوحید، تحقیق سید هاشم حسینی طهرانی، ص 136، حدیث7
  • شیخ صدوق، التوحید، تحقیق سید هاشم حسینی طهرانی، ص 136، حدیث7
  • . آل عمران: 190.

توحید صدوق

در صورتی که در مورد این جلسه سوالی دارید “در اینجا " مطرح کنید...

دیدگاه خود را ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز با * علامت گذاری شده اند.