دروس و سخنرانی ها
توحید صدوق
دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۱
تهیه و تنظیم : قدرت الله رمضانی

محور سخن، حدیث اول از باب دوم (باب التوحید و نفی التشبیه) از کتاب شریف توحید صدوق بود.

به این فراز رسیدیم که حضرت مولا علی† می‌فرماید:

«ابْتَدَأَ مَا أَرَادَ ابْتِدَاءَهُ وَ أَنْشَأَ مَا أَرَادَ إِنْشَاءَهُ عَلَى مَا أَرَادَهُ مِنَ الثَّقَلَيْنِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لِتُعْرَفَ بِذَلِكَ رُبُوبِيَّتُهُ وَ تَمَكَّنَ فِيهِمْ طَوَاعِيَتُه‏» ؛
ابتدا کرده آنچه را اراده نموده، و طبق اراده‌اش ایجاد کرده آنچه خواسته از جنّ و انس تا ربوبیّتش شناخته شود و تمکّن طاعت خود را به همگان بخشیده است.

تا این فرازی که ذکر شد قبلا بحث کرده بودیم. به ویژه در بحث‌های گذشته به طور نسبتا مبسوط در خصوص اینکه چرا خدای‌تعالی جهان را آفرید و چرا انسان را آفرید - با اینکه در این مورد نیاز و اضطرار و اجباری هم در کار نبود – بحث شد و نیاز به تکرار نیست.

حاصل مطلب اینکه: خدای‌تعالی – که انسان را برای عبادت آفریده است – توان آن را هم به او داده است. این توان و امتیازی که به انسان داده شده، همان اختیار است که اگر نباشد، انزال کتب، ارسال رسل و بهشت و دوزخ همه لغو خواهد بود.

انسان به فطرت خود - به خوبی - می‌فهمد که مختار است گرچه بحث علمی مسئله جبر و اختیار پیچیده است.

برخی گفته‌اند که این عبارات (منسوب به أمير المؤمنين و إمام الموحّدين†) هم اشاره به همین مطلب دارد که درد و درمان در خود توست تا تو خود چه اختیار کنی!

دواؤك فيك و لا تبصر و دائك منك و لا تشعر

و أنت الكتاب المبين الّذي بأحرفه يظهر المضمر

أ تزعم أنّك جرم صغير و فيك انطوى العالم الأكبر

(ديوان منسوب به امام علي†، ص 103.)

در حدیث آمده است که امام علی† در كوفه به جماعتى گذشت که مشغول بحث از قضا و قدر بودند. امام† به شاخص‌شان فرمود:

«أَ بِاللَّهِ تَسْتَطِيعُ أَمْ مَعَ اللَّهِ أَمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ تَسْتَطِيعُ؟ فَلَمْ يَدْرِ مَا يَرُدُّ عَلَيْهِ. فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ†: إِنَّكَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّكَ بِاللَّهِ تَسْتَطِيعُ فَلَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْ‏ءٌ وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّكَ مَعَ اللَّهِ تَسْتَطِيعُ فَقَدْ زَعَمْتَ أَنَّكَ شَرِيكٌ مَعَهُ فِي مِلْكِهِ وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّكَ مِنْ دُونِ اللَّهِ تَسْتَطِيعُ فَقَدِ ادَّعَيْتَ الرُّبُوبِيَّةَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَا بَلْ بِاللَّهِ أَسْتَطِيعُ فَقَالَ† أَمَا إِنَّكَ لَوْ قُلْتَ غَيْرَ هَذَا لَضَرَبْتُ عُنُقَك‏» (توحيد صدوق، ص: 352 – 353) ؛
آيا به خدا مي‌توانى يا با خدا يا بدون خدا مي‌توانى؟ آن مرد ندانست كه چه جواب گويد. امير المؤمنين† فرمود: اگر گمان كنى كه تو به خدا مي‌توانى، از آن كار چيزى به دست تو نيست و اختيار آن را ندارى، و اگر پندارى كه تو با خدا مى‌توانى، پنداشته‌ای كه تو با آن جناب در پادشاهي‌اش شركت دارى، و اگر پندارى كه تو بدون خدا مي‌توانى بحقيقت كه پروردگارى را ادعا كرده‌ای. آن مرد عرض كرد: يا امير المؤمنين نه بلکه به (قدرتی که) خدا (داده) مي‌توانم. امام† فرمود: بدان كه اگر غير از اين را مي‌گفتى گردنت را مي‌زدم (مستحق مرگ بودی).

علامه مجلسی در ذیل این حدیث بیانی دارد به این مضمون:

«لعلّه أراد† بقوله بالله تستطيع أن الله يجبره على الفعل فلذا قال فليس إليك من الأمر شي‏ء و لمّا نفى المتكلّم الثلاثة و قال بالله أستطيع علم أن مراده أني مستطيع قادر بما ملّكني الله من الأسباب و الآلات فلذا لم يردّ† كلامه و قبل منه...‏» (بحار الانوار ج‏5، ص: 40)؛
شاید مراد امام† از این عبارت: «بالله تستطیع» این بوده که خدا او را مجبور بر فعل می‌کند. لذا فرمود† که بنابر این تو کاره‌ای نیستی! و چون مخاطب هر سه شق را نفی کرد و گفت: «بالله استطیع» امام† دانست که مراد آن فرد این است که می‌توانم کار انجام دهم به قدرتی که خدا به من تمیلک کرده است که عبارت باشد از همان اسباب و آلات. لذا امام† سخن او را رد نفرمود بلکه از او پذیرفت.

نتیجه اینکه: رمز جبر و اختیار همین نکته است که: «بِاللَّهِ أَسْتَطِيعُ» ؛ به قدرتی که خدا تمیلک کرده می‌توانم کار انجام دهم. فطرت هم داد می‌زند به این امر. پس اوست که به ما قدرت و توان را تمیلک کرده در حالی که خود او املک است نسبت به آنچه تمیلک نموده.

اینجاست که (بخاطر اعمال اختیاری) ثواب داده می‌شوند مطیعین و عقاب می‌شوند عاصین: «فَعَنْ بَيِّنَةٍ هَلَكَ مَنْ هَلَكَ وَ عَنْ بَيِّنَةٍ نَجَا مَنْ نَجَا وَ لِلَّهِ الْفَضْلُ مُبْدِئاً وَ مُعِيدا‏».

اللهم صل علی محمد و آل محمد

تهيه و تنظيم: قدرت الله رمضاني

توحید صدوق

در صورتی که در مورد این جلسه سوالی دارید “در اینجا " مطرح کنید...

دیدگاه خود را ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز با * علامت گذاری شده اند.