دروس و سخنرانی ها
توحید صدوق
چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۳
تهیه و تنظیم : قدرت الله رمضانی

بسم الله الرحمن الرحیم

والحمد لله رب العالمین و خیر الصلاة و السلام علی خیر خلقه، حبیب اله العالم ابی القاسم محمد و علی آله آل الله، و اللعن الدّائم علی اعدائم اعداء الله من الآن الی یوم لقاء الله.

فی خطبة للامام امیرالمؤمنین صلوات الله و سلامه علیه:

«وَ لَا مِنْ عَجْزٍ وَ لَا مِنْ فَتْرَةٍ بِمَا خَلَقَ اكْتَفَى، عَلِمَ مَا خَلَقَ، وَ خَلَقَ مَا عَلِمَ، لَا بِالتَّفَكُّرِ وَ لَا بِعِلْمٍ حَادِثٍ أَصَابَ مَا خَلَقَ، وَ لَا شُبْهَةٍ دَخَلَتْ عَلَيْهِ فِيمَا لَمْ يَخْلُقْ، لَكِنْ قَضَاءٌ مُبْرَمٌ وَ عِلْمٌ مُحْكَمٌ وَ أَمْرٌ مُتْقَنٌ»؛ (التوحيد: 43، باب التوحید و نفی التشبیه، حدیث 3) ؛
اكتفا نمودن او به آنچه خلق نموده از روى ناتوانى و سستى نبوده است. دانست آنچه‏ آفريد، و آفرید آنچه دانست. آنچه را هستى داد از روى فكر و تأمل يا علم جديدى نبوده است‏. و شبهه‏اى بر او وارد نشد در آنچه نيافريد، بلكه قضاء حتمى و علم صریح و امر استوار او چنين بود.

جملات قبل بیان شد. به قسمتی که عرض شد رسیدیم.

علت اکتفا به آفرینش محدود

عبارات فوق شامل دو جهت است:

الف: جهت نفی نقص

آنچه خدا آفریده (با همه گسترش) محدود است. حال، سؤال این است که چرا خداوند کریم و جواد و مقتدر بیشتر خلق نکرده؟

مسلّما بخاطر عجز نبوده، چون هیچ عجزی در او راه ندارد. بخاطر سستی و خستگی هم نبوده؛ چون ذات مقدس حضرت حق - طبق ادله عقلی و نقلی - هیچ نقصی ندارد. پس جهت نقص نفی شد.

ب: جهت اثبات

پس چرا به خلقت محدود اکتفا کرده؟

برخی از شارحین خواسته‌اند با این جهت اثبات، پاسخ دهند که:

«عَلِمَ مَا خَلَقَ...»؛

قاضی سعید قمی گوید:

«و لعلّ إيراد ذلك للرّدّ على ما يمكن أن يقول أحد: فإذا كان لا يؤده شي‏ء، فلم لم‏ يخلق أضعاف ما خلق؟ فقال†: و إنّما اكتفى بما خلق لا من العجز و الفتور، بل بسبب آخر. و هو ما أفاده† بقوله: علم ما خلق و خلق ما علم لا بالتّفكير و لا بعلم حادث اصاب ما خلق و لا شبهة دخلت عليه فيما لم يخلق بل قضاء مبرم و علم محكم و امر متقن‏. فقوله†: «علم ما خلق و خلق ما علم» بيان لوجه «الاكتفاء». و قوله: «لا بالتفكير و لا بعلم حادث أصاب ما خلق» بيان لكيفيّة العلم بحيث يظهر وجه السببيّة للاكتفاء. و قوله «لا شبهة»، إلى آخره، بيان لما يمكن أن يسأل و يذكر احتمال آخر غير العجز و الفتور و هو دخول الشبهة في علمه تعالى. و قوله: «بل قضاء مبرم»، إلى آخره، جواب لهذا السّؤال»؛ (شرح توحيد الصدوق ‏1: 209).

یعنی این عبارت: «عَلِمَ مَا خَلَقَ...»؛ شاید برای جواب از سؤال مقدّری باشد که ممکن است کسی بگوید: اگر آفرینش اشیاء و حفظ و تدبیر عالم، برای خدای‌تعالی زحمتی ندارد، پس بیشتر نیافرید، چرا به مقدار محدود اکتفا نمود؟ با اینکه جواد و کریم است! لذا امام (در جواب این سؤال مقدّر) فرمود: آفرینش مقدار محدود، بخاطر ناتوانی از آفرینش بیشتر و به جهت سستی نبوده، بلکه سببی دیگر داشته. و آن سبب، همان است که فرمود: دانست آنچه آفرید و آفرید آنچه دانست، البته نه با تفکر یا علمی حادث! و آنچه را نیافریده بخاطر ورود شبهه‌ای بر او نبوده بلکه به قضاء حتمی و امری استوار بوده است.

پس اینکه فرمود: «دانست آنچه آفرید و آفرید آنچه دانست»، بیان وجه اکتفا به آفرینش محدود است. و اینکه فرمود: «نه با تفکر یا علمی حادث»، بیان کیفیت علم است به گونه‌ای که وجه سببیت اکتفا روشن می‌شود. و اینکه فرمود: «شبهه‌ای بر او وارد نشده» تا آخر، بیان است برای آنچه (غیر از ناتوانی و سستی) ممکن است گفته شود که ورود شبهه باشد. و اینکه فرمود: «قضاء حتمی بوده» تا آخر، جواب آن است.

سید نعمت الله جزائری می‌گوید:

«بل لعلمه بالأصلح، بأن يكون خلقه على هذا العدد و النظام، و هو المراد من قوله: قضاء مبرم»؛ (نور البراهین 1: 125).

یعنی اینکه خداوند متعال عالَم را محدود آفریده به جهت ناتوانی نبوده، بلکه بخاطر این بوده که به نظام اصلح علم داشته، و همین مقدار آفرینش را اصلح می‌دانسته. و همین مراد امام† است از اینکه فرمود: حکم و قضاء حتمی همین بوده است.

علامه مجلسی فرموده:

«قوله:† «و لا من عجز»، أي لم يكتف بخلق ما خلق لعجز و لا فتور بل لعدم كون الحكمة في أزيد من ذلك. ثم أكد† ذلك بقوله: «علم ما خلق و خلق ما علم»، أي ما علم أن الصلاح في خلقه»؛ (بحار الانوار ‏4: 273).

یعنی اینکه امام† فرمود: «آفرینشِ محدود از سر ناتوانی نبوده»، مراد این است که بخاطر ناتوانی و سستی اکتفا نکرده به آنچه آفریده، بلکه حکمت او بیش از این اقتضا نمی‌کرد! حکمت در این بوده که همین مقدار بیافریند. سپس همین مطلب را با این سخن: (دانست آنچه آفرید و آفرید آنچه می‌دانست) تأکید نمود. یعنی آنچه ‌می‌دانست - که صلاح و حکمت در آفرینش آن است - آفرید.

پس خدای‌تعالی آنچه آفریده از سر علم و حکمت بوده نه اینکه از آفرینش بیشتر ناتوان بوده یا سستی به او راه داده باشد، خیر، کار خداوند حکیم حکیمانه است، و چون آفریدنِ بیش از آنچه آفرید، حکمت نداشته نیافریده. و اینکه چه مقدار حکمت داشته (که آفریده) و چه مقدار حکمت نداشته (که نیافریده) را او فقط می‌دانست. لذا با علم ازلی (به قدر حکمت) اشیاء را آفرید. یعنی آنچه می‌دانست حکمت دارد خلق کرد.

ملاصالح مازندرانی هم گفته‌ است:

«(علم‏ ما خلق‏ و خلق‏ ما علم)، يعني علم في الأزل ما خلقه و خلق ما علمه في الأزل. والحاصل أنّ الاكتفاء بما خلق ليس لأجل العجز و الفتور بل لأجل المصلحة و اقتضاء الحكمة»؛ (شرح الكافي ‏4: 187).

یعنی خدای‌تعالی از ازل ‌می‌دانست آنچه آفرید، و آفرید آنچه را از ازل می‌دانست. نتیجه اینکه: اکتفا به آنچه آفریده، بخاطر ناتوانی و سستی نبوده بلکه به جهت مصلحت و اقتضای حکمت بوده است.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

تهيه و تنظيم: قدرت الله رمضاني

توحید صدوق

در صورتی که در مورد این جلسه سوالی دارید “در اینجا " مطرح کنید...

دیدگاه خود را ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز با * علامت گذاری شده اند.